ياسمينياسمين، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

دختری با چشمای رنگین کمون

دردانه من

1390/10/7 10:59
نویسنده : مامانی
760 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل نازم

 

يه چند روزيه كه يه دفعه اي يه چيزايي مي گي و ماماني از ذوق بال در مياره كه ياسمينش داره كم كم حرف ميزنه و ......

ديروز دقيقاً اسم ميوه ها رو مي گفتي مثلاً پرتقال ليمو شيرين هويج سيب و .... ليوان ، قاشق بشقاب و ماماني حسابي ذوق مي كرد و كيفور ميشد كه اين ياسمين منه كه داره حرف ميزنه .البته ياسمينم الان طبق عمرشمار سايت يك سال و 10 ماه و 24 روز و 16 ساعت و 28 دقيقه سنشه و بايد يواش يواش صحبت كنه .

نمي دونم شايد هم از اثرات مهد كودك باشه آخه قسمت نوپا ثبت نامت كردم و اونجا همه بچه ها و يا به قول خودت ني ني ها از شما بزرگترند و كاملاً ميتونن حرف بزنن.

اسم خاله هاي مهد مثل آزاده ، شايدي (شاهدي) ، مطهره رو هم به راحتي مي گي ، الهي قربون دختر نازم بشم اوايل صبح كه ميخواستم بزارمت مهديك دو هفته اول گريه مي كردي و ماماني شرمنده صورت ماهت و گريه هاي تو ميشد ، همش نگرانت بودم، ولي خدا رو شكر امروز ديگه گريه نكردي و راحت رفتي بغل خاله

ظهرها كه ميام دنبالت به محض اينكه خاله ها صدات ميزنن ميدويي پاي در و ميگي ماماني ماماني ماماني و .... و ميپري بغل ماماني

و بعدش هم خاله ها رو به من معرفي ميكني.

ياسمينم چه جوري بهت بگم كه همه چيز من شدي ، با ديدنت همه غصه هاي عالم ز دلم ميره و فقط ميخوام لب پر از خنده تو رو ببينم  و لبهاي ماهت  لبريز بشه از خنده هاي دوباره

 

مهرآوه من

من پرشكوه ترين سرودهاي عالم را در ستايش تو _ اي دختر آفتاب_ خواهم سرود

من پرشورترين ترانه هاي عاشقي را

كه برخوردارترين معشوقان جهان از آن نصيبي نبرده اند برايت خواهم ساخت

مهد دردانه

                               اينم يه عكس از دم در مهد دردانه من

ياسمين وقتي كه پيشي مي بينه توي خيابون

ياسمين جون عاشق پيشيه وقتي پيشي مي بينه كلي ذوق ميكنه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

آترا جون
12 بهمن 90 18:27
عزیزم تولدت مبارک با بهترین آرزوها