دردونه من
سلام دردونه مامان
امروز خاله صدیقه رفته مسافرت و شما باید توی خونه بمونی امیدوارم که اذیت نشی
امروز باز از اون روزاییه که اصلاً حوصله ندارم و نمی تونم برات پست قشنگی بزارم و لیکن چیزا و آدمایی که توی این دنیا می بینم وادارم کرد که بعد از مدتی بیام و یه کمی باهات حرف بزنم
دخترکم توی زندگیت سعی کن خودخواه نباشی و حواست باشه که اطرافیانت هم دلی دارن برای شکستن , و تو کسی نباشی که این کار رو انجام بدی, از اونچه که خدا از زیبایی و مال و بقیه چیزا بهت داده راضی باش ( که البته بهترین ها رو به تو داده) و این شرایط رو قبول کن و هیچوقت حسادت نکن , یه جوری برخورد کن که اگه دیدی حتی دو نفر تو رو نگاه میکنن و حرف میزنن مطمئن باشی که از خوبیهات میگن نه این که فکر کنی همه دارن بد تو رو میگن , چون اینجوری همه رو از دور و برت طرد میکنی و می رونی و بعد که بزرگتر شدی دیگه هیچ دوستی نداری
همه این حرفا به خاطر اینه که دختر دردونه مامان وقتی سری در بیاره تو سرا , به خاطر اخلاقیات بدش خودش و بقیه رو اذیت نکنه, همیشه بهترینها رو برات آرزو دارم عزیزکم