ياسمينياسمين، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

دختری با چشمای رنگین کمون

بازم مسافرت

سلام عزيزترينم ببخشيد بازم عجله دارم دوباره امروز قراره بريم تهران ، آخه ماماني و بابايي كنفرانس دارن و بايد بريم تهران اينم چند تا عكس خوشگل از دختر خوشگلم   ...
29 خرداد 1390

معذرت مي خوام عزيزم

سلام گلم   معذرت می خوام ببخشید مامانی یه مدتی خیلی سرش شلوغ بود حتی نمی تونستم یه سری به وبلاگ دختر عزیزتر از جونم بزنم آخه خیلی اتفاقا افتاده ما خونه عوض کردیم کار مامانی عوض شده کلی مسافرت رفتیم و ...... ولی قول میدم در اولین فرصت بیام و از شیرین کاری عزیزترینم براش بنویسم فعلاً بای میبوسمت
28 خرداد 1390

گفتنيهاي امروز براي فرداي ياسمين نازم

یادم  باشد  حرفی  نزنم  که  به  کسی  بر  بخورد نگاهی  نکنم  که  دل  کسی  بلرزد  خطی  ننویسم  که  آزار  دهد  کسی  را  یادم  باشد  که  روز  و  روزگار  خوش  است  وتنها  دل  ما  دل  نیست  یادم  باشد  جواب  کین  را  با  کمتر  از  مهر  و  جواب  دو  رنگی  را  با  کمتر  از  صداقت  ندهم  یادم  باشد  باید  در  برابر  فریادها  سکوت  کنم  ...
26 ارديبهشت 1390

به تك ستاره آسمان زندگيم

سلام بعد از گذاشتن پست قبلي كه كمي هم مايوس كننده بود توي يك سمينار شخصيت پردازي كودك شركت كردم كه مدرسش ميگفت : نگرشهاي منفي خودتون نسبت به جامعه و مردم رو به كودكتان منتقل نكنيد و بعد اون هم يه مسيج قشنگ از كورش كبير به دستم رسيد كه تصميم گرفتم  بابت لطيفتر كردن و اميدوار كننده تر بودن  مطالب وبلاگت برات بنويسم. اميدوارم خوشت بياد و استفاده كني     مردم اغلب بي انصاف ، بي منطق و خودمحورند ولي آنان را ببخش........ اگر مهربان باشي تو را به داشتن انگيزه هاي پنهان متهم ميكنند ولي مهربان باش .... اگر شريف و درستكار باشي فريبت مي دهند ولي شريف و درستكار باش ..... نيكي هاي امروزت را فراموش ميكنند ولي ...
22 ارديبهشت 1390

فرشته معصوم من

سلام؛ دختر خوشگلم امروز ميخوام از دنيايي برات بگم كه قراره يه عمر با همه خوبيها و بديهاش و با آدماي عجيب غريبش زندگي كني، اينارو ميگم كه وقتي متوجه شدي دور و برت چي ميگذره خيلي متعجب نشي البته ماماني اين چيزا رو خيلي دير فهميد ، وقتي كه ديگه كار از كار گذشته بود. يه زماني وقتي كه خيلي كوچيك بودم يه كم بزرگتر از دختر نازم كه الان يك سال و 3 ماهشه ، فكر ميكردم اگه آدم تلاش كنه ، درس بخونه و براي رسيدن به اون چيزايي كه ميخواد پشتكار داشته باشه به هرچي ميخواد ميرسه و خدا هم توي همين دنيا به اون پاداش ميشه ، خلاصه اينكه جونم برات بگه ماماني با اين پيش زمينه ذهني روز و شب ميگذروند و به آرزوها و آرمانهاي خودش فكر ميكرد و تلاش ، تلاش ، ....... ...
21 ارديبهشت 1390

عروسک نازم

سلام ؛ امروزم از اون روزاييه كه بدجوري دلم هواتو كرده خصوصاً كه امروز خودتو براي ماماني لوس هم كردي امروز وقتي زنگ زدم خونه خاله صديقه تا حالت رو بپرسم خاله گوشي رو داد به شما و ياسمين لوس مامان هم كه شروع كرد به مامان ، مامان گفتن و اشك ماماني رو در آورد جوري كه خاله گفت دوباره گوشي رو به ياسي نميدم خلاصه اينكه ماماني خيلي دوست داره و از اينكه ازت دوره حسابي ناراحته . يادته كه بهت گفته بودم كه عاشق چادر و روسري و مقنعه هستي حالا هم ميخوام يه عكس از اون صحنه ها برات بزارم اينم جديدترين عكست با بابايي (غربالبيز مهريز) ...
19 ارديبهشت 1390

بهانه قشنگ زندگي من

  سلام بعد سه روز كه همه وقت باهات بودم خيلي سختمه كه حتي براي چند ساعت ازت دور باشم  و روي ماهت رو نبينم خيلي دلم برات تنگ ميشه ، خصوصاً كه مي خوام از شيرين كاريهات برات بنويسم. يلسمين ناز مامان قبل از هركاري كه ميدونه اگه انجام بده ماماني ناراحت ميشه و يا خطرناكه اولش يه نيم نگاهي به ماماني ميكنه و بعدش هم كارش رو انجام ميده بعضي وقتا حتي اگه عكس العمل نشون بدم بيشتر براي انجامش حريص ميشه. و در عوض هروقت كارخوب انجام ميده بلافاصله قبل از همه براي خودش دست ميزنه مثلاً براي حتي ميل كردن يه قاشق غذا براي تشويق و دست زدن براي خودش، به همون اندازه انرژي مصرف ميكنه. هروقت يه چيزي تموم ميشه حالا مي خواد خوردني باشه ، فيلم با...
18 ارديبهشت 1390